زلاتان ایبراهیموویچ و کریستیانو رونالدو؛ مسابقه سوئد و پرتغال بیش از هر چیزی رویارویی این دو ستاره فوتبال دنیاست.
زلاتان بازیکنی است تا حدی شبیه به ستارگان قدیمی فوتبال. از همانهایی که داخل میدان سرخوشانه بازی میکردند و خارج از میدان به صحبتهای جنجالی مشهور بودند و چیزی از سیاستمداری در گفتار نمیدانستند. همانها که آمار برایشان چندان مهم نبود و جایی بازی میکردند که دوست داشتند؛ و میخواستند که بار تیمشان را یکتنه به دوش بکشند.
نیازی به فکر کردن بسیار نیست؛ آسان میتوان گلهای حیرتانگیز و نامتعارف زلاتان را به خاطر آورد. از گل شاهکار او در یورو 2004 – که با پشت پا چیپ زد و دروازه ایتالیا را گشود – تا برگردان استثناییاش از فاصله 30متری به انگلیس – در دیداری که او چهار گل زد – تا گلهای فراوان دیگرش مانند شوتهای با سرعت 150 کیلومتر در ساعت در لیگ قهرمانان یا ضربه عقربوار در لیگ فرانسه؛ همه و همه نشان میدهند که او بازیکنی است با شوق کودکانه. بازیکنی که فراتر از اهداف حرفهای، به این میاندیشد که چگونه از فوتبال لذت ببرد. و همین بود که باعث شد او الهامبخش بازگشت سوئد مقابل آلمان شود. جبران چهار گل عقب افتادن مقابل هر تیمی کاری فوقالعاده دشوار است، چه رسد به این که حریف آلمان باشد!
تنها بازیکنی مانند زلاتان بود که میتوانست در سال 2010، در پایان فصلی خوب و در اوج دوران بارسلونای پپ گواردیولا این تیم را ترک کند. شاید دلیلش این بود که او میخواست نقش اول باشد و همه کار را خودش انجام دهد. شاید هر فرد دیگری بود میماند تا در موفقیتهای خیرهکننده بارسلونا شریک باشد. اما زلاتان آنجا را دوست نداشت و ترکش کرد. به همین سادگی. او در نهایت به پاری سنژرمن رفت، ریسکی که در آن هنگام کمتر ستارهای حاضر به انجامش بود و سپس بارها به گواردیولا توهین کرد و البته لیونل مسی را ستود.
همین خصلت زلاتان بوده که در سالهای اخیر گاه تیم سوئد را به پیش رانده. اما در سوی مقابل کریس رونالدو قرار دارد. بازیکنی با گلهای زده بسیار بالا. آمار او شگفتانگیز است: حدود 1/1 گل در هر بازی برای رئال مادرید. اما او بازیکنی است کاملا امروزی. او را حتی میتوان نماد بازیکنان امروزی دانست؛ افرادی که در راستای هدف تعیینشده حرکت میکنند و در مسیر این هدف به هیچ چیز دیگری نمیاندیشند. برای آنها خود هدف مهم است. این است که رونالدو انگیزهاش را از دست نمیدهد و در هر بازی چنان به میدان میرود که انگار اولین بازی زندگیاش است. رونالدو با وجود آن که سلبریتی است اما اجازه نمیدهد حواشی زندگیاش از حدی بیشتر شود. مصاحبه جنجالی از او بسیار کم میتوان دید. شیطنتآمیزترین کارهای او انداختن خود در محوطه جریمه و دعوت تماشاگران میزبان به سکوت است.
او حتی در پاسخ سپ بلاتر به دو سه جمله کوتاه بسنده میکند! کافی است تصور کنید بلاتر به جای رونالدو، مسی را با زلاتان مقایسه کرده و آن حرفها را درباره مهاجم سوئدی زده بود.
اما همین میشود که گلهای رونالدو به هم شبیه میشوند. همه از نظر تکنیکی عالی هستند، اما بسیار کم میتوان گلی از او را نام برد که زیباییاش باعث شود ده سال بعد از این هم دربارهاش صحبت کنند. گل استثنایی او به پورتو با پیراهن منچستریونایتد و پیش از انتقالش به رئال مادرید بود، یک بار پشت به دروازه با حرکتی عجیب گل زد، و البته چند گل خاص دیگر هم زده است. اما آن بیپروایی و بیباک بودن زلاتان را در رونالدو نمیتوان یافت. او به دنبال چیز دیگری است و هدف او با زلاتان بهکلی فرق دارد. او به معنای واقعی کلمه ماشین گلزنی است.
اما رونالدو برای رسیدن به این هدف خود نیاز مبرمی به کمک همتیمیهایش دارد. چیزی که در رئال مادرید به بهترین شکل برایش فراهم است. اما در تیم ملی پرتغال نه! در این تیم بازیکنانی بسیار پرنوسان مانند نانی و هلدر پوستیگا حضور دارند که میتوان هم کلیپهایی از حرکات آنها تهیه کرد که باعث شود بیننده تصور کند آنها بهترین بازیکنان جهان هستند، و هم میتوان کلیپی دیگر از آنها ساخت که بیننده با دیدنش از خود بپرسد آیا آنها واقعا در سطح اول فوتبال دنیا هستند؟ ژوائو موتینیو زمانی آیندهدار بود و سپس به بازیکنان پرشماری پیوست که همیشه در انتظار درخشش اصلیشان ماندیم. میگل ولوسو و رائول میرلش هم از دینامو کیف و فنرباغچه میآیند و امسال لیگ قهرمانان را تجربه نمیکنند.
پنالتیهای بازی پرتغال و اسپانیا در یورو 2012 به بهترین شکل نماد اتکای عبث رونالدو به همتیمیهایش بود؛ جایی که رونالدو تصمیم گرفت ضربه آخر را بزند تا تیمش را با گلی که بیتردید به ثمر میرساند به فینال ببرد، اما بازیکنان پرتغال حتی نتوانستند بازی را به پنالتی پنجم بکشانند. اوضاع پرتغال در مقدماتی جام جهانی هم کم و بیش همین بود. رونالدو بسیار مجبور بود نقش اصلی را یکه و تنها بازی کند و او از این کار نفرت دارد، در حالی که زلاتان دقیقا چنین چیزی را میخواهد.
باید دید این بار آیا بازیکنان پرتغال میتوانند نقش مکمل خوبی را برای رونالدو ایفا کنند؟ یا این که زلاتان 32ساله، احتمالا آخرین جام جهانیاش را در سال 2014 تجربه خواهد کرد؟
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: زلاتان, ابراهیمویچ, کریستیانو, رونالدو, مصاف پرتغال و سوئد, مقدماتی جام جهانی, دیدار پرتغال و سوئد, ,